دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ - ۰۷:۳۴
۰ نفر

همشهری دو - پریا سپهری: برای دیدنش احتیاجی نیست از اینجا تا سمیرم بروی. نمی‌خواهد با ژست‌های اعتراضی از گونه‌های در خطر انقراض و آلودگی زیست‌محیطی و چه و چه حمایت کنی.

حیوان آزاری

چند كوچه بيشتر فاصله نداري براي اينكه بفهمي خون و خونريزي تفريحي فقط مهارت شكارچي‌هاي توله‌خرس‌هاي سميرم يا كشتن پلنگ در تايباد نيست. اينجا انجمن حمايت از حيوانات است كه به‌تنهايي تلاش مي‌كند هم به داد حيوانات آسيب‌ديده از رنجي كه انسان‌ها به آنها زده‌اند برسند و هم فرهنگسازي‌ كنند كه حيوانات هم حق زندگي آرام دارند.

در ساختمان انجمن حمايت از حيوانات مثل يك بيمارستان واقعي همه‌‌چيز پيدا مي‌شود؛ اتاق عمل، بخش راديولوژي، آزمايشگاه، فروشگاه و... . اما هيچ‌كدامش به اندازه بخش بستري تأثير‌گذار نيست. اينجا حيواناتي بستري هستند كه هر كدامشان يك درد بزرگ دارند. در اتاق كوچكي چند گربه با صدايي دردناك ناله مي‌كنند. نزديك‌تر كه مي‌روم متوجه مي‌شوم وضعيت‌شان عادي نيست. بعضي‌ها دست‌ و پا ندارند، بعضي‌ها قسمتي از بدنشان كنده شده يا يك چشم ندارند و... .

آقاي مسئول مي‌گويد: «كار آدم‌هاست.» و بعد كه تعجب من را مي‌بيند ادامه مي‌دهد: «با ما تماس مي‌گيرند و خبر مي‌دهند كه مثلا عده‌اي يك حيوان را تا سر حد مرگ آزار داده‌اند. اعضاي ما فورا خودشان را به محل مي‌رسانند و حيوان را براي درمان به انجمن مي‌آورند».

با دست به يكي از قفس‌ها اشاره مي‌كند؛ گربه كوچك و لاغري كه گوشه قفس كز كرده. اسمش را گذاشته‌اند «نفس». هر چند نفس‌بودن و نفس‌كشيدن در شرايطي كه او دارد انگار آسان نيست. خانم پرستار توضيح مي‌دهد: «وقتي آوردندش اينجا دوردستش يك سيم فلزي بسته شده بود و در يكي از چشم‌هايش شيء خارجي فرو رفته بود و تمام بدنش را با اسپري رنگ كرده بودند. دامپزشكان بعد از چند بار عمل در نهايت مجبور شدند دستش را قطع كنند تا زنده بماند». در يكي ديگر از قفس‌ها هم گربه‌اي هست كه به‌علت ضربه از كمر فلج شده و قفس بعدي، گربه‌اي كه دمش را بريده‌اند و قفس بعدي... .

همه خبرهاي حيوان‌آزاري اين مدت مثل برق از ذهنم مي‌گذرد. همه نگران شكار كل و ميش و پلنگ و خرس هستند ولي اين شهر با همه شهريتش به شكل عجيبي از درد حيوان آزاري رنج مي‌كشد؛ همان حيوان‌هاي خياباني از سگ و گربه گرفته تا روباه وكلاغ كه مدام مورد صدمه واقع مي‌شوند و بسياري از آنها زير چرخ‌هاي ماشين‌هاي مدل 2016مي‌ميرند يا آسيب مي‌بينند.حرفي از دل سوختن و احساسات جريحه‌دار شده نيست. حرف از بيماري پنهاني است كه درست بيخ گوش اين همه دكتر و روانپزشك و روانشناس و قانون و اداره محيط‌زيست و... هر روز به آدم‌هاي بيشتري سرايت مي‌كند. حرف از شهري است كه گاهي وقت‌ها حتي از قفس هم تنگ‌تر مي‌شود.

دكتررضا جوالچي هم عضو هيأت مديره و هم دبير انجمن حمايت از حيوانات است. او فارغ‌التحصيل رشته دامپزشكي است و تقريبا تمام حيوانات را به يك اندازه دوست دارد. برايش فرقي نمي‌كند، يك سگ نژاد اصيل و گران‌قيمت يا يك گربه خياباني كه بر اثر تصادف آسيب ديده باشد. او از شيريني‌ها و تلخي‌هاي حمايت از حيوانات مي‌گويد، از 15سال كار در اين انجمن؛ از آن روزهايي كه تعداد اعضاي انجمن به اندازه انگشتان يك دست بود تا اين روزها كه بيش از 3 هزار عضو دارد و از همه مهم‌تر از نگراني درباره بلايي كه درست جلوي چشم همه حاميان حيوانات روزبه‌روز بيشتر بر سر حيوانات اين شهر مي‌آيد؛ «بيشترحيوانات مصدوم مثل سگ، گربه يا پرندگان آسيب‌ديده‌اي كه به اين انجمن سپرده مي‌شوند بر اثر تصادف، آسيب‌هاي جدي ديده‌اند اما عجيب‌تر اينكه بيشتر از 50 درصد اين تصادفات عمدي هستند. استفاده از تفنگ‌هاي ساچمه‌اي كه باعث نقص عضو خيلي از اين حيوانات مي‌شود هم كم نيست. چرا كه خيلي‌ها فكر مي‌كنند حيوانات خياباني حق زندگي كردن ندارند».

او مي‌گويد:« در ‌ماه شايد بالاي 30مورد جراحي اينجا انجام مي‌شود كه از اين تعداد بيشتر از يك سوم مربوط به حيواناتي است كه با حال و روز بدي در خيابان رها شده‌اند و گاهي با كمك همين اعضايي كه بدون هيچ حقوق و درآمدي و فقط به‌خاطر حمايت از حيوانات فعاليت مي‌كنند، نجات يافته‌اند». مثل داستان عجيبي كه او از يك روباه تعريف مي‌كند؛ همان روباهي كه درخيابان و درحالي‌كه احتمالا به‌خاطر تصادف فلج شده بود پيدايش كردند؛ روباهي كه بعد از يك دوره درمان در انجمن با كمك حاميان حيوانات حالا براي هميشه در يك پارك حيات وحش زندگي مي‌كند.

  • جنوني به رنگ خون

آقاي جوالچي مي‌گويد حيوان‌آزاري يعني لذت بردن از تماشاي درد و شكنجه حيوانات كه اين روزها بين افراد خاصي ديده مي‌شود يك بيماري رواني است؛ «البته هنوز هم كم نيستند كساني كه به ما مي‌پيوندند و براي حمايت از حيوانات با هر تخصص و علاقه‌اي كه دارند به ما كمك مي‌كنند. مثلا وقتي ماجراي گربه نفس را در صفحه شبكه‌هاي اجتماعي‌مان منتشر كرديم مردم واكنش نشان دادند و ناراحتي خودشان را از اين رفتارها اعلام كردند. اما باز هم كم نيستند حيواناتي مثل اين گربه كه بدون هيچ گناهي مورد شكنجه و آزار و اذيت قرار مي‌گيرند. كلاغ‌هايي كه بال‌شان كنده شده يا گربه‌هايي با دم‌هاي بريده يا چشم‌هاي تخليه‌شده؛ حداقل هفته‌اي يك‌بار از اين نمونه‌ها داريم».

اما اينكه اين انجمن با همه تشكيلات و امكانات هر چند ناچيزي كه دارد فقط و فقط به‌دست مردم و علاقه‌مندان و حاميان حيوانات تا به امروز سرپا مانده است هم موضوع جالبي است؛ «ما از شروع به‌كار تا چند سال پيش مركز درماني نداشتيم و با همكاري كلينيك‌هاي ديگر، حيواناتي را كه به ما مي‌دادند، درمان مي‌كرديم. اما الان چند وقتي است كه انجمن خودمان به كلينيك و اتاق جراحي و بخش بستري مجهز شده. اعضاي ما معمولا در رشته‌ها و تخصص‌هاي مختلفي با علاقه‌مندي‌هاي متفاوت در اين انجمن فعاليت مي‌كنند؛ مثلا دوستاني كه در رشته دامپزشكي تحصيل كرده‌اند براي درمان حيوانات كمك مي‌كنند، عده‌اي ديگر در زمينه آموزش‌هاي شهروندي و نگاه حمايتي به حيوانات. ما حتي برنامه‌هايي داريم كه با حضور در مهدهاي كودك، به بچه‌ها درباره نحوه رفتار با حيوانات آموزش‌هاي لازم داده مي‌شود».

  • حيوان آزاري مدرن حالا در ايران

اما حيوان آزاري فقط كندن دم و شكنجه نيست، اسارت اجباري و نگهداري در وضعيت اسفناك هم هست؛ همان بلايي كه اين روزها سر خيلي از گونه‌هاي حيوانات مي‌آيد؛ يعني حتي اگر خوش‌شانس باشند و طعمه تله شكارچي‌ها نشوند و پوستشان كيف و كفش نشود هم ممكن است دلقك خنده ما آدم‌ها شوند و سال‌ها در يك انباري نمناك زندگي كنند. سيرك؛ همان تفريح دردناك انسان‌ها با حيوانات كه طي اين سال‌ها از كشورهاي خارجي راهي شهرهاي ما هم شده. جوالچي اين مدل سيرك‌داري را حيوان آزاري مدرن مي‌داند و بعد از آن به بازار داغ خريد و فروش حيوانات اشاره مي‌كند؛«ما در واقع اصلا هيچ قانوني براي خريد و فروش حيوان نداريم چون به‌واسطه دلالان و در مراكز غيرقانوني خريد و فروش مي‌شوند. بازار خريد و فروش حيوان در مولوي جمع نشده فقط از جلوي خيابان به پشت خيابان رفته. به‌جاي خريد و فروش درمغازه حالا در انبار اين كار را انجام مي‌دهند. همين چند وقت پيش براي اجراي يك نمايش در تئاترشهر از يك اسب در وضعيت نامناسبي نگهداري مي‌شد. ما با تلاش‌هاي زياد موفق شديم مجوز بازديد از وضعيت اين حيوان را بگيريم كه متأسفانه در وضعيت نامناسبي بود. همين‌طور تا حالا بارها و بارها به نگهداري حيوانات در سيرك به‌صورت تجمع يا تحصن، اعتراض خودمان را نشان داده‌ايم اما واقعا نمي‌شود يك فرهنگ يا باور غلط را با چند تحصن و اعتراض اصلاح كرد».

  • از تصادف تا فرودگاه

«خب ما در اين انجمن هم حمايت‌كننده حيوانات شهري هستيم كه به دلايل مختلفي حالا يا عمدي يا سهوي مورد آسيب قرار گرفته‌اند و هم حيوانات حيات‌وحش. اين حيوانات ازطريق سازمان‌هايي مثل شهرداري، آتش‌نشاني، محيط‌زيست يا نيروي انتظامي به انجمن حمايت از حيوانات سپرده مي‌شوند»؛ اينها را آقاي‌جوالچي مي‌گويد و در ادامه‌ توضيح مي‌دهد: «چون هيچ مرجع رسيدگي ديگري براي چنين حيواناتي كه بدون متولي و صاحب قانوني رها مي‌شوند يا حيوانات آسيب‌ديده شهري نداريم و ما تنها نهاد رسمي و ثبت شده در بحث حمايت از حيوانات هستيم، در نتيجه با ارگان‌ها و نهادهاي ديگر تعاملاتي داريم. درخيلي از موارد حيواناتي كه بنابه دلايل مختلف از افراد ضبط مي‌شود يا مثلا حيوانات خانگي كه مسافران نمي‌توانند به‌علت هزينه بالاي گمرك در فرودگاه آنها را با خود بياورند توسط فرودگاه ضبط مي‌شود يا حيواناتي كه نيروي انتظامي از قاچاقچيان مي‌گيرد، همه با حكم قضايي براي نگهداري به انجمن سپرده مي‌شوند. ما در وهله اول اگر دچار ضعف يا بيماري باشند آنها را درمان ‌كرده بعد براي مدتي نگهداري مي‌كنيم و بعد از آن از طريق سايت انجمن، آگهي سرپرستي آن را اعلام مي‌كنيم. اين حيوانات تحت شرايطي به كساني كه صلاحيت لازم را دارند به سرپرستي داده مي‌شوند و نه مالكيت. ما هر چند‌ماه يك‌بار از محل نگهداري حيوان بازديد مي‌كنيم و اگر ببينيم كه آزار و اذيت يا هر مشكل ديگري مثل سهل‌انگاري و بي‌توجهي درخصوص نگهداري آن حيوان وجود دارد، سرپرست جريمه مي‌شود و حيوان را از او مي‌گيريم».

  • قوانين چرا درست نمي‌شوند؟

دبير انجمن حمايت از حيوانات، برخي قوانين درباره جلوگيري از حيوان آزاري را هم ناكارآمد مي‌داند؛ «ما به‌خاطر بعضي از فرهنگ‌ها و باورهاي غلطي كه داريم، با دو مشكل بزرگ دست وپنجه نرم مي‌كنيم؛ يكي فرهنگ كمرنگ حيوان‌دوستي و ديگري قوانين نا كارآمد. مثلا جريمه‌اي كه براي شكار يك گونه خيلي ارزشمند تعيين مي‌شود، 700هزار تومان است درحالي‌كه شايد ارزش پوست آن حيوان چندين برابر اين جريمه باشد كه خب معلوم است شكارچي حاضر است اين جريمه را پرداخت كند اما درعوض با فروش پوست آن حيوان چند برابر سود به جيب بزند. ضمن آن‌كه خيلي از استان‌هاي ما كه ازنظر اقتصادي ضعيف هستند در مناطق بكر طبيعي قرار دارند و سلاح شكاري به راحتي در اين مناطق خريد و فروش مي‌شود به‌طوري كه اصلا خريد و فروش اسلحه در بعضي از اين مناطق يكي از راه‌هاي درآمد‌زايي شده است».

کد خبر 354468

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha